2- اگر فرضا روزانه يك ميليون مسافر با اتوبوسهاي شركت واحد جابجا شوند و فقط سه مسافر ناراضي باشند، شركت واحد به شش سيگما دست يافته است. اگر تعداد مسافران ناراضي، 333 نفر باشند شركت واحد يك شركت پنج سيگمائي است. اگر مسافرين ناراضي 6210 نفر باشند شركت واحد 4 سيگمائي و اگر تعداد مسافران ناراضي از مرز 66807 نفر بگذرد شركت واحد شركت سه سيگمائي است. پس شش سيگما ميزان رضايتمندي مشتريان را اندازه گيري ميكند. بيشتر شركتها در سطح عملكرد 2 تا 3 سيگما قرار دارند؛ يعني از هر ميليون مشتري، 66807 تا 308538 نفر ناراضي اند و طبعا شركتهائي كه در اين سطح قرار داشته باشند در دنياي كسب و كار با مشكل مواجه هستند. چنين شركتهائي براي سهامداران و صاحبان سرمايه به اندازه كافي سود ايجاد نميكنند، سهامداران ناخوشنود هستند و سرمايه خود را بجاي ديگري منتقل مي كنند.
3- سطح سيگما 5000 عمل جراحي اشتباهي در هفته در دنيا (معادل 1% كل اعمال جراحي اتفاق افتاده در دنيا در هفته)، 7/2 است.
4- گم شدن 20000 مرسوله پستي در هر ساعت (1% مرسوله هاي گم شده در دنيا) معادل 7/2 سيگما است.
5- سطح سيگماي فعلي شرکت فرضی و فاصله آن از 6 سيگما :
الف – PPM ضايعات شاتون در ايستگاه كنترل نهائي در دو هفته قبلي بترتيب: 2120 و 4170 بوده است؛ يعني سطح سيگما فرآيند شاتون به ترتيب 3/4 سيگما و 15/4 سيگما بوده است. آيا خطوط ديگر توليدي نيز چنين هستند ؟!
ب – در تير ماه 84 ، 16% محموله هاي ورودي به شرکت مردود و 28 % آنها قبول مشروط شده اند يعني سطح سيگماي عملكرد كيفي تأمين كنندگان این شرکت بترتيب 5/2 سيگما و 1/2 سيگما بوده است.
ج- ضايعات ماشين كاري خطوط توليدي در نيمه دوم 83، 98/0 % بوده است يعني عملكرد آنها در سطح 85/3 سيگما بوده است.
د- ميانگين نمره آديت محصول در نيمه دوم 83 ، 3/98 بوده است يعني 62/3 سيگما.
ه- نسبت هزينه هاي گارانتي به فروش در نيمه دوم 83 ، 15/1% بوده است يعني 78/3 سيگما.
و- ميزان بهره وري كل توليد در نيمه دوم 82 ، 51% بوده است يعني 5/1 سيگما، كه اين شاخص در نيمه دوم 83 به 35/2 سيگما رسيده است.
ز- نسبت انحراف از برنامه هاي توليد 13% بوده است يعني 6/2 سيگما.
ح- انحراف نسبت زمان واقعي صرف شده براي تكميل و راه اندازي پروژه ها به زمان پيش بيني شده است 20% بوده است يعني 3/2 سيگما.
ط – مقدار انحراف فروش واقعي نسبت به فروش برنامه ريزي شده 23% بوده است يعني 2/2 سيگما.
ي – انحراف نسبت تعداد محموله هاي تحويلي به مشتريان نسبت به محموله هاي درخواستي 23%(2/2 سيگما) است.
ك- سطح سيگماي محموله هاي قطعات با مرجوعي به كل محموله هاي تحويلي،7/2 بوده است.
ل- هزينه هاي مواد نسبت به قيمت تمام سده 5% انحراف داشته است يعني 1/3 سيگما.
- شش سيگما، يك روش و متدولوژي جامع حل مسأله و مشكل به شكل گام به گام است. يعني مشكلات مهم و با ارزش سازمان شناسائي و سپس تك تك آن ها را ميتوان در قالب اين متدولوژي حل كرده و پس از آن، جواب را تثبيت كرده و سراغ مسايل ديگر رفت. پس اين متدولوژي در درون خود از ساختار، برنامه و ابزارهاي توانمند مديريت كيفيت برخوردار است.
- مزيت شش سيگما: تنها راه بهبود يك سازمان اجراي پروژه هاي متوالي براي حل مشكلات است پس شش سيگما يكي از مؤثرترين روشهاي بهبود كيفيت است. تفاوت شش سيگما با ساير روشهاي اين چنيني
تقريبا تمام اقدامات مشابه (SPC,TQM,CFT و نظام پيشنهادات و.... ) مشکلاتی داشتند چون آن ها هرگز نتوانستند توجه مديريت ارشد را به خود جلب كنند و مديريت ارشد به ندرت از اين برنامه ها حمايت جدي و مستقيم كرده اند در اغلب موارد، افراد علاقمند تيم هائي براي بهسازي شركت تشكيل داده و ابزارها و تكنيك هاي بهبود را به كار گرفتند ولي بخاطر عدم حمايت جدي مديريت ارشد، نتيجه اي از اقدامات افراد علاقمند ومشتاق بدست نيامد.
1- كمربند زردها (Yellow Belts) : افرادي هستند كه در سطح عملياتي وظيفه جمع آوري اطلاعات را با دانش موجود در خصوص مفاهيم اوليه، به عهده دارند.
2- كمربند سبزها ( Green Belts ) : افرادي كه هدايت اجزاي پروژه هاي شش سيگما و استفاده از ابزارهاي اصلي بهبود (پارتو- استخوان ماهي– SPC و ......) به عهده آن هاست.
3- كمربند مشكي ها ( Black Belts ) : افرادي كه مديريت اجراي پروژه هاي شش سيگما را بعهده داشته و برنامه هاي آموزشي معرفي رويكرد و ابزارهاي آن را تدوين و اجرا مي كنند.
4- كمربند مشكي هاي ارشد ( Master Black Belts) : افرادي كه پروژه هاي جامع شش سيگما را مديريت و هدايت مي كنند.
5- قهرمانان(Champions) : افرادي كه وظيفه تهييج و معرفي فلسفي و فرهنگي شش سيگما را به عهده داشته و راهبران فكري و روحي ايجاد و بسط اين متدولوژي هستند.
6- مديران ارشد(Executives ): مدير/ مديران ارشدي كه انگيزه توجه و رويكرد به 6 سيگما را در سازمان جاري كرده و نسبت به اجراي آن متعهد و پاسخگو هستند.
مراحل پنجگانه پروژه هاي شش سيگما DMAIC : 1- تعريف مسأله، تدوين منشور پروژه، تعيين و تأئيد مشتري و شرايط وي، تهيه نقشه سطح بالا از فرآيند فعلي.
تحول و تكامل مفهوم TQM همراه با نيازها و الزامات كسب و كار صورت گرفته و بر اين پايه بوده است كه TQM روش شناسي جامع بهبود مستمر سازمان مي باشد. در روش شناسي مديريت كيفيت، جان مايه فرآيند بهبود مستمر در سازمان بر پايه تفكرحذف اتلاف و خطا (ZERO DEFECT) قرار داده شده است.
روش شناسي TQM به همراه تكامل آن در قالب مدل تعالي سازماني با تفكر ZERO DEFECT اگرچه طي دهه هاي 60 تا 80 تأثيرات شگرفي در سازمان به جاي گذاشت اما در دهه ي 80 دچار تحولي ديگري گرديد.
آن چه كمپاني موتورلا در دهه 80 به آن پرداخت را مي توان يك نوع مهندسي مجدد در مديريت كيفيت جامع دانست كه نهايتا“ به طرح روش شناسي شش سيگما منجر گرديد. ضرورتي كه اين شركت را به سمت شش سيگما كشانيد اين بود كه در فضاي پيچيده و بسيار رقابتي كسب وكار ديگر نمي توان صرفا“ با تفكر حذف اتلاف و خطا و برخي راهكار هاي عملياتي به موفقيت رسيد. شش سيگما با تاكيد بر حصول نتايج بسيار اثر بخش تر نسبت به رويكرد هاي كلاسيك TQM عمل مي نمايد .
مثالهاي ساده در شش سيگما:1- چراشرکتها ميخواهند شش سيگما را انتخاب كنند ؟
2- چه كسي گواهينامه شش سيگما را ميدهد؟
3- كمربندهاي ‹‹سبز›› و ‹‹سياه›› در ‹‹تاتامي›› توليد چكاره اند ؟
مثالهاي ساده برای شش سيگما :
1- سطح يك سيگما يعني وجود 170 غلط املائي در هر صفحه از 1 كتاب است ولي سطح شش سيگما معادل حدود يك غلط املائي در تمامي كتابهاي يك كتابخانه است.
- پروژه هاي 6 سيگما تمام فرآيندهاي اصلي، پشتيباني، مديريتي را پوشش داده و دنبال بهبود عملكرد و رساندن سطح عدم رضايت آنها به حداكثر 4/3 مورد در ميليون ميباشد. شش سيگما فقط منحصر به بحث هاي سنتي كنترل كيفيت نميباشد. همه واحدها آماده باشند !!
( كايزن – توليد ناب ) در اين است كه بهبودهاي شش سيگما، جهشي تر، بزرگتر و در زمانهاي كوتاه تر ميسر ميشود.
- در فضاي اقتصادي كنوني كشور ( فقدان بسياري از مؤلفه هاي اقتصاد آزاد و رقابتي ) چه نيازي به روشهاي ارتقاي كيفيت و حل مسأله داريم ؟ ذات بهبود ، يك الزام و نه يك انتخاب بلكه تقديري گريز ناپذير است. به همان علت كه يك بچه، ذاتا بايد رشد كند، بهبود هم يك امر ذاتي است.
فرصت فعلي فضاي اقتصادي كشور كه مانع ورود رقبا ميشود اگر شناخته نشود قطعا در آينده تبديل به تهديد خواهد شد.
- خودتان را راحت كنيد كسي در مورد شش سيگما به ما گواهينامه نخواهد داد ! فقط حل مشكلات و كاهش هزينه ها دليل موفقيت خواهد بود که معمولا مدیران مالی شرکتها هم تائیدیه کاهش هزینه ها را میدهند.
- شش سيگما بر خلاف ساير برنامه هاي بهبود كيفيت، يك فلسفه مديريتي است كه بايد مديريت در آن فعالانه مشاركت كند.
- رويكرد شش سيگما : كاهش مشخص كليه خطاهاي فرآيندي ( نه فردي ) سازمان و رساندن آنها به سطح شش سيگما ( 4/3 خطا در ميليون ) ميباشد. طبعا سازمان، مجموعه ايي از فرآيند هايي است كه هدف آنها ايجاد ‹‹ ارزش ›› براي مشتري است.
فرق 6 سيگما با ساير فعاليتهاي كيفيت چيست؟
اما در شش سيگما مديريت ارشد، فعالانه مشاركت دارد. مديريت ارشد شش سيگما را بطور راهبردي بكار ميگيرند. شش سيگما آن ها را قادر ميسازد به اهداف مورد انتظار خود برسند. حمايت و تشويق و تخصيص منابع لازم از طرف مديريت ارشد، موجب موفقيت شش سيگماست. پس تفاوت اصلي شش سيگما و ساير برنامه هاي كيفيت در حمايت مديريت ارشد نهفته است.
چه كساني در برنامه شش سيگما حضور دارند ؟
2- اندازه گيري و محاسبه عملكرد فرآيند بر حسب سيگما.
3- تجزيه و تحليل داده ها و فرآيند و مشخص كردن ريشه هاي بروز عملكرد ضعيف فرآيند.
4- ايجاد و انتخاب مجموعه ايي از راه حلها جهت بهسازي فرآيند توسط تيم پروژه.
5- بكارگيري مجموعه ايي ازابزارها و تكنيكها برروي فرآيند تازه بهبود يافته جهت كنترل پايداري دراز مدت سطح جديد عملكرد فرآيند(بر حسب سيگما).